ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺯﺍﻍ ﻭ ﺯﻏﻦ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ* ﺍﺯﻟﮕﺪ ﻣﺎﻝ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﻤﺖ ﭼﻤﻦ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ * ﮔﻔﺘﻨﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﺯ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮔﻔﺖ * ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﺭﺷﺘﻪ ﺩﺭﺍﺯ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮔﻔﺖ* ﻣﻦ ﻓﺮﻭﭘﺎﺷﯽ ﺍﺭﮐﺎﻥ ﻭﻓﺎ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ* ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﺷﮏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ* ﭼﻪ ﭼﻤﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﻧﺮﻭﺋﯿﺪﻩ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ* ﭼﻪ ﺧﺪﺍﻫﺎ ﮐﻪ ﻓﺪﺍﯼ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻣﻦ ﻧﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ* ﭼﻪ ﻟﻄﯿﻔﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺍﻥ ﺣﺒﺶ ﺑﺨﺸﯿﺪﻧﺪ* ﭼﻪ ﻇﺮﯾﻔﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﯽ ﺗﻦ ﻟﺶ ﺑﺨﺸﯿﺪﻧﺪ* ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﺑﺮ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ* ﺍﯾﻦ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ، ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻡ*
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .